بهداد کوچولوی ما ، آرامبهداد کوچولوی ما ، آرام، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

فرشته کوچولوی سال 91

خاطرات عید

امسال عید رو برای اولین بار بعد از ٣ سال زندگیه زناشویی من بابات کنار هم بودیم سال های قبل بابا سبحانت برای کمک به دایی ناصر به چابهار می رفت آخه دایی ناصر سرش رو خیلی شلوغ می کرد چند جا از مکان های تفریحی چابهار دست داییت  بود مثل دریا بزرگ و پلاز تیس بگذرم من هم منم با عمه سالومه و صفورا مامانیی زهرا و بابایی میرفتم مشهد آخه بابایی محمدت اونجام یک خونه دارن بیشتر اونجان گاهی اوقات بخاطر دیدن ما و عمه صفورا و عمو علی و بقیه ی فامیل میان زاهدان آخه مشهد فامیل نزدیک زیادی نداریم . خلاصه امسال بابا سبحان نرفت چابهار و با مامانی قدسیه و خاله نسیم و خاله اسما و کاکا رضا و خاله زهرا و کاکا امین رفتیم زابل تا از اونجا بریم روستای ...
11 فروردين 1391

سال91

سلام کوچولوی مامان خوبی گلم پسر گلم عیدت مبارک امیدوارم سال خوبی رو کنار من بابایی گذرونده باشی عسلم پسره گلم امید وارم اولین عید رو تا آخرین عید عمر و زندگیت خوشحال و شاد باشی ...
11 فروردين 1391

خرید مامان و بابا

سلام گل پسرم خوبی ؟ خیلی خوب می دونم که خوبی و انشالله همیشه خوب باشی . دیروز با بابای رفتیم بازار تا برای خودمون جوراب بخریم بازار خیلی شلوغ بود چون نزدیک عیده همه دنبال خریدن دو بار دور زدیم تا تونستیم جا پارک گیر بیاریم رفتیم مغازه ای که همیشه ازش برای خودمون جوراب می گرفتیم توی مغازه یک دونه جوراب ناز و مامانی هم برای تو دیدم چون چشم هر دومون و گرفته بود دلمون طاغت نیاورد و زود خریدیمش.       ...
16 اسفند 1390

تشکر مامان نی نی

با سلام به پسر گلم و عرض شرمندگی برای اینکه تا الان برات پیغام نگذاشتم اما خودت خیلی خوب میدونی که من خیلی دوست دارم و همیشه به فکرتم . و با تشکر از عمه ی خوب و مهربونت که این قدر دوست داره و به فکرته و می دونم وقتی پاتو توی این دنیا بگذاری می بینی بهترین عمه ی توی دنیا نصیبت شده البته نا گفته نمونه که پسر گلم شما دو تا عمه داری و یکی از یکی دیگه بهتره. می خوام از عمه صفورا برای تمام زحمت هایی که برات کشیده تشکر کنم بخاطر کادوهای قشنگی که برات گرفته ممنونم   ...
8 اسفند 1390